سجاده را دوست داشتم......
نوشته شده توسط یا ابا عبدالله در 27 اردیبهشت 1396 in بدون موضوع
سجاده را دوست داشتم...
اسمش را گذاشته بودم
آغوش همیشه بازِ خـدا
هر جا سجاده بود،
میشد با خدا خلوت کرد ...
هنوز هم سجـاده را دوست دارم
اما یاد گرفتم برای خلوت کردن با خـدا
لازم نیست دنبال سجـاده بگردم ...
تمام زمین سجـاده است
وقتی که خـدا لحظه به لحظه در یاد من است
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری
عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی
فرم در حال بارگذاری ...